سری دارک سولز با توجه به سختی بالا ، مکانیک های نابخشودنی ، باس فایت های طاقت فرسا ، موسیقی به یادماندنی واقعا یک نمونه فوق العاده است. نکته دیگری که این سری را بیش از پیش متمایز کرده ، امکان دسترسی به پایان های مختلف ، از طریق تعامل با NPC های داخل بازی است.
دستیابی به برخی از این پایانها آسان است و یک تغییر مسیر داستانی را برای بازیکنان ارائه میدهد، در حالی که برای دستیابی به برخی دیگر از پایان بندی ها بازیکن میبایست که یک سری چالش را انجام داده یا از مجموعه ای دستورالعملها برای باز کردن قفل این پایان پیروی کنند. با این که امکان بازی کردن دوباره ، کاوش عمیقتر در داستان این سری و کشف این پایانهای مخفی، هیجانی فراتر از تصور برای ما ایجاد میکند، اما بالاخره کدام یک از پایانها واقعی هستند؟
شاید شانه خالی کردن به نظر برسد ، اما هیچ "پایان واقعی" در هیچ یک از بازی های Dark Souls وجود ندارد، زیرا مانند بسیاری از موارد دیگر در این بازی ها ، پایان بندی هم عمدا مبهم روایت شده است. علاوه بر این، جدول زمانی بازیهای Dark Souls ، نحوه ارتباط آنها با یکدیگر و اینکه آیا در کل ارتباطی با یکدیگر دارند یا خیر ، نامشخص است. گفتنی است ، در حالی که درون هر بازی مضامین خاصی وجود دارد که تمایل دارند به مجموعهای از پایانهای واقعی اشاره کنند و بقیه را بیشتر شبیه به سناریوهای “What if”، ترسیم کنند، اما ممکن است همه بازیکنان درمورد پایان واقعی توافق نظر نداشته باشند.
Dark Douls 1

دارک سولز اصلی ( و همچنین نسخه ریمستر ) همه چیز را از نظر پایان بندی نسبتاً ساده نگه می دارد. پس از یک تلاش طولانی و دشوار برای جمع آوری ارواح لردها در Lord Vessel ، وارد شدن به Kiln of the Last Flame و شکست دادن "گوین" Lord of Cinder ، بازیکن با یک انتخاب نسبتا مشخص باقی می ماند. او می توانند شعله اول را دوباره روشن کرده ، آرزوی Kingseeker Frampt را برآورده کند، و به طور موثر چرخه و عصر آتش را دوباره شروع کند، یا می تواند از همان دروازه ورود به باس فایت نهایی خارج شده (بدون استراحت کردن در بونفایر ) به ارباب تاریکی تبدیل شود، به چرخه نور پایان دهد و عصر انسانیت و تاریکی را آغاز کند ( انسان در دنیای دارک سولز 1 ، از روح تاریک بوجود آمده است) .

یک بار دیگر، Dark Souls در مورد معنای همه اینها و اینکه کدام یک از پایانها «پایان خوب» یا «پایان بد» است بسیار مبهم عمل کرده است، اما از نظر یک پایان واقعی، محتملترین انتخاب اولی است. این واقعیت که Dark Souls 2 و Dark Souls 3 هم وجود دارند نشان می دهد که شعله احتمالا باید دوباره به هم پیوسته باشد و باعث شده که شخصیت بازیکن به Lord of Cinder جدید تبدیل شود. مدتی پس از این رویداد، آتش شروع به محو شدن میکرد، نفرین مردگان برمیگشت، و یک مرده منتخب جدید وظیفه دارد شعله را دوباره روشن کند تا چرخه از نو شروع شود. این جایی است که احتمالاً رویدادهای Dark Souls 2 به وقوع می پیوندد.
Dark Souls 2

Dark Souls 2 هم دارای دو پایان است (اگرچه یکی از آن ها پس از عرضه به بازی اضافه شد) ، که تا حدودی شبیه به پایان های Dark Souls هستند اما زمینه متفاوتی دارند. پایان اصلی Dark Souls 2 نشان می دهد که بازیکن پس از شکست دادن Nashandra کنترل Throne of Want را در دست می گیرد، در این مرحله، تصویر محو می شود و مشخص نیست که “Chosen Undead” تصمیم گرفته دوباره شعله را افروخته کند یا به ارباب تاریکی تبدیل شود. پایان جدید که با Scholar of the First Sin اضافه شده است، به بازیکن اجازه می دهد تا به سادگی از تخت مورد اشاره دور شود، به این معنی که "از مرگ بازگشته منتخب" سعی خواهد کرد جایگزین سومی پیدا کند.

اگرچه گفتن این که "چون دارک سولز 3 وجود دارد ، پس پایان واقعی همان دستیابی به تخت و افروختن شعله است" وسوسه برانگیز است ، اما پایان جایگزین پتانسیل بیشتری برای حرکت رو به جلو فراهم می کند. به ویژه با توجه به پایانهای Dark Souls 3، این امر اهمیت می یابد و محتمل است که “Chosen Undead” برای یافتن یک جایگزین جدید تخت را ترک کرده باشند. به نوعی، بازیکن موفق شده "شعله نخستین" را نابود کرده تا دیگر هرگز نتوان آن را بر افروخت ، که منجر به وقوع تلخ سومین و آخرین بازی در فرانچایز Dark Souls می شود.
Dark Souls 3

برخلاف بازی های قبلی، Dark Souls 3 در واقع دارای سه پایان است، و باز بر خلاف بازی های قبلی، همه آنها تقریباً یکسان هستند. البته انتخابی وجود دارد که دوباره آتش را رها کنید ، عصر تاریکی را به وجود بیاورید، و گزینه دیگری هم هست برای غصب اولین شعله و تبدیل شدن به پادشاه آن ، اما به نظر می رسد این هم به نوعی همان پایان "ارباب تاریکی" است. ضربه واقعی جایی به روانمان وارد می شود که حتی اگر تلاش کنیم شعله را برافروخته و چرخه را ادامه دهیم ، به هر حال این شعله هم به سادگی می سوزد و در نهایت برای همیشه عصر تاریکی آغاز می شود.

با این تعبیر، می توان هر سه پایان را غایت حقیقی دانست. مهم نیست که بازیکن چه چیزی را انتخاب می کند، جهان در تاریکی فرو می رود، و اگرچه انتخاب ممکن است وضعیت آنها را در این دنیای جدید و تاریک تعیین کند، اما نتیجه همیشه یکسان است. نمادگرایی در اینجا واضح است، Dark Souls 3 آخرین بازی این سری بود و بنابراین مانند خود سری، چرخه باید به پایان می رسید. عصر تاریکی همیشه آخرین وضعیت برای دنیای Dark Souls بود، زیرا عصر آتش و پیوند دادن مکرر شعله ها فقط رسیدن این امر اجتناب ناپذیر را طولانی می کرد.
البته که پایان در دارک سولز 3 ناواضح است و حتی با افروختن شعله ، مشابه با پایان دارک سولز 1 در نظر گرفته می شود. این مطلب به همراه ابهام در تایم لاین سری دارک سولز ، به احتمالات دیگری نیز منتهی می شود. ترتیب بازی ها ممکن است اهمیتی نداشته و تمام پایان بندی ها ، پایان واقعی باشند. تمامیت دارک سولز مبتنی بر ایده "دور تسلسل" ، ظهور و سقوط پادشاهی ها و تلاش برای زنده نگه داشتن شعله نخستین شکل گرفته. با اینکه 3 بازی در این سری وجود دارد ، نمی توان حدس زد که چند سیکل اتفاق افتاده و نور بالاخره چه زمانی به خاموشی گراییده است.
داستان سری دارک سولز خارق العاده است و ارزش کنکاش بالایی دارد. با این حال داستانش ، پایان ها و بن مایه ها هنوز هم مبهم مانده است. آن ها تاییدی هستند بر توان استودیو فرام سافتور ، در خلق داستان مبتنی بر روش های "مینیمال" اما در عین حال پس زمینه ای با عمق بالا. مطمئنا هنوز هم مطالب زیادی می توان از این دنیا استخراج کرد و بر مبنای آن ایده های جدیدی ارائه داد.
منبع: Gamerant.com