واقعیت هایی درباره گندالف که فقط خوانندگان کتاب های ارباب حلقه ها از آن ها خبر دارند

گندالف یکی از شخصیت‌های اصلی ارباب حلقه‌ها است، اما فقط خوانندگان کتاب های این مجموعه از جزئیاتی درباره او خبر دارند ، که توسط طرفداران فیلم ها کمتر شناخته شده است.

واقعیت هایی درباره گندالف که فقط خوانندگان کتاب های ارباب حلقه ها از آن ها خبر دارند

قبل از اینکه ارباب حلقه‌ها داستانی حماسی بر روی پرده نقره‌ای باشد، به عنوان نمونه‌ای درخشان از قدرت ادبیات انگلیسی و یکی از پایه‌های فرهنگ نرد، سابقه طولانی داشت. زمانی بود که نرد ها در سایه‌ها سر می‌کردند و مشغول تجربه  D&D و نقش‌آفرینی هایی مانند The Fellowship of the Ring در زیرزمین ها بودند.

امروز، فرنچایز محبوب نوشته شده توسط جی.آر.آر تالکین به جریان اصلی تبدیل شده است، اما شخصیت‌هایی که در لایو اکشن و انیمیشن‌های اقتباسی ارائه می‌شوند با شخصیت‌های کتاب‌ها یکسان نیستند. گندالف، یکی از شخصیت های اصلی و دلیل اینکه کل داستان در وهله اول اتفاق می افتد هم ، نسبت به کتاب ها بسیار متفاوت است. در اینجا چند مورد را بررسی می کنیم که طرفداران فیلم در مورد این راهب خاکستری نمی دانند.

6- حامل انگشتر "ناریا"

چندین حلقه قدرت در داستان سرزمین میانه وجود دارد و گندالف حامل حلقه ای است که برخی از قدرت های او را نیز افزایش می دهد. "ناریا" نام انگشتری است که به گندالف سپرده شده است . این حلقه با نمود یک سنگ قرمز به حدی متمایز ست شده است که دیدن آن را در زمانی که شخصیت فیلم آن را به دست دارد بسیار آسان می کند.

گندالف در عصر اول، اندکی پس از ورود او به سرزمین میانه، حلقه را دریافت کرد. ناریا توسط سیردان کشتی‌ساز به او داده شد، و فقط او، الروند و گالادریل می‌دانند که ناریا در اختیار گندالف است. قدرت دقیق آن ناشناخته است، اما افسانه ها می گویند که روحیه و ابتکار هر کسی که با جادوگر در تماس بود را بهبود داده و به او کمک کرد تا در برابر تأثیرات زمان مقاومت کند.

5- عضو ایستاری ها

ایستاری ها از دسته جادوگران بودند که توسط والارها برای کمک به مبارزه با سائورون به سرزمین میانه فرستاده شدند. این فقط مربوط به جنگ حلقه نبود، بلکه به دوران اول بازمی‌گردد.

در این زمان، گندالف در برابر فراخوان سفر به سرزمین میانه مقاومت کرد زیرا می‌ترسید خیلی ضعیف باشد. با این حال، پادشاه "منوی" به او دستور داد که برود. دیگر اعضای ایستاری آیوندیل، که با نام راداگاست نیز شناخته می شود، و کورومو بودند، که بعداً به سارومان بدل شد.

4- یکی از "مایارها" ، و از بهترین شاگردان "سارو"

والارها که اساساً خدایان سرزمین میانه هستند، چندین روح اولیه خلق کردند تا به کمک آنها دنیایی را که می خواستند بسازند. اینها Maiar بودند و تعداد زیادی هم از آنها وجود داشت، اما فقط تعداد کمی از آنان نام داشتند. در زمان آغاز عصر سوم، پنج نفر از مایارها به عنوان جادوگران ظاهر شده و ایستاری شدند.

در این مدت، مایارها توسط ارواح حاکم اداره می شدند. به عنوان مثال، Aiwedel پیرو والار زندگی گیاهی به نام Yavanna بود ، بنابراین منطقی است که او به عنوان جادوگر جنگل ظاهر شود. کورومو تحت مراقبت Aule، آهنگر والار بود، که این امر تمایل او را به ماشین‌ها توضیح می‌دهد.

گندالف زمانی که مایار بود نام اولورین را داشت و خدایان او رهبران والار، "مانوه" و "واردا" بودند. با این حال ، به نظر می رسد مهم ترین آموزش او از والاری به نام "نینا" ، که به عنوان بانوی ترحم و ماتم نیز شناخته می شود، آمده است. در اینجا بود که گندالف یاد گرفت با مردم سرزمین میانه همدردی کند و این دانش شاید ارزشمندترین سلاح او در مبارزه با سائورون باشد.

3- شاه تئودن "شدوفکس" را به او داد

این مورد هرگز در فیلم ها توضیح داده نمی شود، حتی با صحنه ای که بعداً یا در یک فلاش بک قطع شده است. گندالف فقط وارد یک مزرعه می شود و سوت می زند و این اسب سفید به سمت او می دود. توضیح داده نشده است که Shadowfax فقط یک جانور باشکوه نیست، بلکه موجودی اسطوره ای و افسانه ای است.

پادشاه روهان "تئودن" می خواست گندالف برود و او را با هدیه ای تطمیع کرد که فکر نمی کرد جادوگر خاکستری بخواهد. Shadowfax در میان بهترین اسب‌‌های روهان ، اسب مورد علاقه‌ای بود و هیچ‌یک از آنها نمی‌توانست شدوفکس وحشی را رام کند. این اسب به عنوان یک هدیه طعنه آمیز به گندالف داده شد ، اما بعدها معلوم شد که کاملاً با او مطابقت دارد.

2- شفا یافتن بوسیله گالادریل

بین بازگشت از مرگ پس از کشتن بالروگ و حضور در جنگل فنگورن، در فیلم‌ها چیز هایی برای روایت از دست رفته است. بر اساس صحنه هایی که تماشاگر می بیند و داستان بسیار کوتاهی که روایت شده نظر می رسد که بعد از نبرد در جنگل ظاهر شده و در این بین جایی هم نرفته است.

ممکن است گاندالف مایار یا یک موجود ماوراء طبیعی باشد ، اما او در این زمان به مرگ نزدیک بود و فقط قدرت الف ها می توانست او را شفا دهد. در این زمان گندالف در لوتلورین بود و به جز بانو گالادریل توسط کس دیگری نمی توانست شفا یافته باشد.

1- مکان اقامتش پیش از سفر به "گری هیونز"

با شکست سائورون و نابودی حلقه واحد، دیگر دلیلی برای ماندن گندالف در سرزمین میانه وجود نداشت. با این حال، او قبل از رفتن به Grey Havens دو سال دیگر در آنجا ماند. او نه به پادشاه جدید گوندور مشاوره می داد، نه با الف ها شورایی می گرفت و نه به بازسازی دورف ها کمک می کرد.

اگر مایار بتواند انتخاب کند که دو سال آخر خود را در سرزمین میانه چگونه بگذراند، کجا می‌رود؟ حقیقت این است که گندالف بیشتر وقت خود را در یکی از بهترین اقامتگاه های مهمانی در سرتاسر سرزمین میانه، خانه تام بامبدیل، گذراند. جنگل قدیمی و رودخانه باشکوه “Withywindle” مکان خوبی برای گذراندن مدتی قبل از سفر به غرب است.

 

 

منبع:   Gamerant.com

0
تعداد نظرات
  نظرات

نظری وجود ندارد.

نام
ایمیل
عنوان
نظر
تصویر امنیتی
وارد نمودن کد

آخرین اخبار

چهارشنبه 23 خرداد 1403 0 دیدگاه