نگاهی به زندگینامه و آثار کریستوف کیشلوفسکی کارگردان نام دار لهستانی
کریستوف کیشلوفسکی، کارگردان برجسته لهستانی در ژانرهای مستند، فیلمهای بلند و فیلمهای تلویزیونی دهههای 1970، 80 و 90 که به مسائل اجتماعی و مضامین اخلاقی دوران معاصر می پردازد.
Krzysztof Kieślowski
متولد: 27 ژوئن 1941 ورشو لهستان
درگذشت: 13 مارس 1996 (54 سالگی) ورشو لهستان
کریستوف کیشلوفسکی (متولد 27 ژوئن 1941، ورشو، لهستان - درگذشته 13 مارس 1996، ورشو)، کارگردان برجسته لهستانی در ژانرهای مستند، فیلمهای بلند و فیلمهای تلویزیونی دهههای 1970، 80 و 90 که به بررسی مسائل اجتماعی میپردازد. کارهای او بیشتر به بررسی مضامین اخلاقی دوران معاصر می پردازد.
کیشلوفسکی در ورشو در رشته تکنولوژی تئاتر تحصیل کرد و در سال 1968 از کالج دولتی تئاتر و فیلم در لودز لهستان فارغ التحصیل شد. او فعالیت سینمایی خود را با ساخت فیلم های مستند آغاز کرد، از جمله فیلمی که قبل از فارغ التحصیلی برای تلویزیون لهستان ساخته بود، Zdjęcie (1968؛ The Photograph). اولین فیلم مهم او (1973؛ آجرپز) بود که داستان یک فعال سیاسی بود که از سیاست سرخورده می شود و به حرفه سابق خود یعنی آجرکاری باز می گردد. کیشلوفسکی چندین مستند قابل توجه در طول دهه 1970 ساخت، بیشتر برای تلویزیون، از جمله Szpital (1976؛ بیمارستان)، که در آن از یک دوربین مخفی برای آشکار کردن مشکلات در سیستم مراقبت های بهداشتی لهستان استفاده کرد. مستند کوتاه Z punktu widzenia nocnego portiera (1979؛ از دیدگاه یک نگهبان شب) به نگهبانی میپردازد که دیدگاههای توتالیتری از جهان دارد.
Blizna (1976؛ The Scar) اولین نمایش سینمایی کیشلوفسکی بود. بر روابط مدیریت-کار در صنعت لهستان متمرکز شد. او با آماتور (1979؛ Camera Buff)، اثری زندگینامهای درباره یک کارگردان مستند مشتاق که پیامدهای بیان هنری را میآموزد، مورد توجه جهانیان قرار گرفت. او با پرزیپادک (1987؛ بد شانس)، روایت را تجربه کرد. این فیلم سه مسیر سرنوشتساز را در زندگی یک دانشجوی پزشکی نشان میدهد که با عجله سوار قطار میشود.
Bez końca اثر کیشلوفسکی (1985؛ بدون پایان)، داستان وکیلی مرده که مراقب خانوادهاش در ادامه زندگیشان هست می باشد، آغاز یک همکاری طولانی مدت در نویسندگی با کریستوف پیزیویچ بود. دکالوگ ماموت کیشلوفسکی (1988–1989؛ دکالوگ)، که با همکاری پیزیویچ نوشته شده است، سریالی است که از ده فرمان الهام گرفته شده و برای تلویزیون لهستان ساخته شده است. هر یک از قسمت های این سریال ۱۰ ساعته حداقل یک فرمان را بررسی می کند. از آنجایی که احکام به صراحت نامی ندارند، از مخاطبان دعوت می شود تا تعارضات اخلاقی در طرح را شناسایی کنند. این سریال به طور کامل به عنوان محور اصلی جشنواره فیلم ونیز در سال 1989 به نمایش درآمد و به عنوان یک شاهکار مدرن سینما محسوب می شود. دو قسمت از این قسمت به فیلمهای بلند تبدیل شدند: Krótki film o zabijaniu (فیلم کوتاه درباره کشتن) و Krótki film o miłości (فیلم کوتاه درباره عشق) که هر دو در سال 1988 اکران شدند. با La Double Vie de Véronique. (1991؛ زندگی دوگانه ورونیک) موفقیت تجاری و از دیدگاه منتقدان داشت. این فیلم خلقوخو و جوی، مطالعه دو داپلگانگر است - یکی فرانسوی، و دیگری لهستانی - که علاوه بر نامگذاری مشترک، تولد، وضعیت قلبی یکسان و احساس مبهمی از وجود دیگری دارند. این فیلم که با همکاری Piesiewicz نوشته شده است، ایرن جاکوب در نقش های دوگانه ورونیکا ایفای نقش می کند.
تلاشهای بعدی کیشلوفسکی و پیزیویچ، سهگانه سه رنگ، رنگهای پرچم فرانسه را نشان میدهد: آبی (1993؛ آبی)، بلان (1994؛ سفید) و سرخ (1994؛ قرمز). آنها به ترتیب به بررسی مضامین آزادی، برابری و برادری پرداختند. این فیلمها با فاصله چند ماه از هم اکران شدند و اگرچه هر کدام میتوانند به تنهایی به عنوان یک فیلم جداگانه به نمایش دربیایند ، اما طوری طراحی شدهاند که بهعنوان یک موجودیت واحد دیده شوند. یکی از مضامین، سست بودن روابط انسانی، از بیداری تنهایی در فیلم آبی پدیدار شد و قبل از ارائه تجلی نمادین در قرمز، در طنز تلخ سفید نفوذ کرد. کیشلوفسکی برای فیلم Red نامزد جایزه اسکار بهترین کارگردانی شد.
کیشلوفسکی به طور دوره ای بازنشستگی خود را از فیلمسازی اعلام کرد. با این حال، در زمان مرگ، او و Piesiewicz مشغول کار بر روی سه گانه جدیدی بودند که بر اساس بخش هایی از کمدی الهی دانته ساخته شده بود. Piesiewicz در نهایت فیلمنامههای هر سه قسمت را که در دهه اول قرن بیست و یکم فیلمبرداری شدند، تکمیل کرد. کیشلوفسکی برای فیلمنامهنویسی بهشت (2002)، به کارگردانی تام تایکور، فیلمساز آلمانی، اعتبار دریافت کرد. L’enfer (2005؛ جهنم)، به کارگردانی دانیس تانوویچ؛ و نادزیجا (2007؛ «برزخ»)، به کارگردانی استانیسلاو موچا.
منبع وب سایت: www.britannica.com/biography