از منظر هنری، سال 2021 یک سال عالی برای تولیدات سینمایی بوده است، با این حال این سال خوب سینمایی تحت الشعاع حال و هوای کرونایی است. بازگشایی سینماها بسیاری از فیلمهای بزرگ را - که برخی از آنها از سال گذشته به تعویق افتاد - به اکران بزرگ آورده است، اما افراد کمتری آنها را تماشا کردهاند. بزرگترین موفقیت ها، طبق معمول، فیلم های ابرقهرمانی و فرانچایز بوده اند. «The French Dispatch» در اکران گسترده موفق عمل کرده است، و «پیتزای شیرین بیان» در چهار پرده در نیویورک و لس آنجلس عملکرد فوقالعادهای دارد، اما تعداد کمی از بهترین فیلمهای سال احتمالاً در اکران بالایی قرار دارند. نمودارهای اداری-زمانی که همهگیری شیوع پیدا کرد که تغییر به سمت پخش جریانی در حال انجام بود، و با افزایش سرعت این روند، تأثیر متناقضی بر فیلمها داشت. از یک طرف، انتشار پخش جریانی یک نسخه گسترده است که خوشبختانه برای همه (یا برای همه مشترکین) قابل دسترسی است. از سوی دیگر، انتشار آنلاین معمولاً بهعنوان یک رویداد غیرواقعی ثبت میشود، و بسیاری از فیلمهای بزرگ علیرغم اینکه بیشتر از همیشه در دسترس هستند، به سختی در فضای رسانهای چشماندازی ایجاد میکنند.
برترین فیلم های 2021 در بررسی نویسندگان نیویورکر در مورد اوج و فرودهای این سال سینمایی
هنگام بررسی هزینه تولید فیلمهای جاهطلبانه، مهم است که به گسترش و پخش آن توجه داشته باشید - نه مانند شرطبندی ورزشی، نقص اعداد، بلکه گسترش زیباییشناختی که اصلیترین فیلمهای روز را از هنجارهای تجاری رایج جدا میکند. دو دهه گذشته دوران انقلاب مسالمت آمیز در سینما بوده است. نویسندگان معتبر، از اسپایک لی گرفته تا مارتین اسکورسیزی، با ظهور تولیدکنندگان مستقل و تهیه کنندگان مستقل خارجی - از جمله گرتا گرویگ، بری جنکینز، برادران سافدی، جو سوانبرگ، لین شلتون فقید، و دیگران رهایی یافتهاند. در مدارهای خود - به جریان اصلی نفوذ کرده اند و هسته اصلی سینمای تجاری را تغییر داده اند. (از جمله نشانههای کاهش انتشار، موفقیت چشمگیر فیلمهای متمایز مانند «مهتاب»، «ما» و «زنان کوچک» و ستارهداری آدام درایور در فرنچایز است.) اما این تغییرات منجر به بازگشت سریع صنعت سینما شده است- تسخیر مجدد و اشغال زمین استودیو. استخدام ترنس نانس برای کارگردانی «Space Jam 2» نشانه ای از پیشرفت بود. خروج او از پروژه، در ژوئیه 2019 (بر اساس گزارش ها به دلیل تفاوت های خلاقانه)، نشانه ای بود که بادهای هالیوود به سوی سواحل آشنا پیش می رفت. (فیلمی که با عنوان "Space Jam: A New Legacy" در ماه ژوئیه اکران شد؛ خوب نیست، اما در جدول باکس آفیس سال در جایگاه بالایی قرار دارد.) هجوم مگا نمایش های بیش از حد تولید شده در سینماها و خوراکی های سمعی و بصری در خانه نشانه آن است که، حتی اگر تماشای تئاتر به عقب بازگردد، جایگاه فیلم ها در بازار احتمالاً ضعیف تر خواهد بود.
از یک نظر، این الگو به قدمت خود فیلم هاست: برای هر پیشرفتی، واکنشی وجود دارد. در سالهای اولیه هالیوود، یک قرن پیش، یک سیستم ستارهمحور جای خود را به سیستم کارگردان محور داد، که مدیران استودیو به سرعت آن را سرکوب کردند. آنچه پدیدار شد، یک سیستم از بالا به پایین بود که از آن زمان، به طور پوچ، مانند یک حالت طبیعی و غیرقابل اجتناب از هنر به نظر می رسید. اخیراً، در دهه هفتاد، فیلمسازانی مانند استیون اسپیلبرگ و جورج لوکاس آمدند تا محافظهکاری پاپ جدیدی را طراحی کنند که ریشه در تلویزیون و نوستالژی داشت، که به سرعت آیندهنگرترین همتایان هالیوود جدید خود را به سمت حاشیههای صنعت سوق داد. درس این است که هیچ چیز طبیعی، اجتناب ناپذیر یا تغییر ناپذیر در مورد شیوه هالیوودی برای انجام کارها وجود ندارد - نه روش های تولید و نه دستورات سبک و فرم که نتیجه آن است. (فقدان یک سیستم مستند یکپارچه و متمرکز به همین دلیل است که ادبیات غیرداستانی، همانطور که در فهرست امسال منعکس شده است، به گسترش زیباییشناختی خود ادامه داده است.)
حتی قبل از همهگیری کرونا، فضا برای اکران فیلمهای جاهطلبانه هنری و کمهزینهای در سینما سختتر میشد، چه رسد به دستیابی به قابلیت تجاری. (چندتا از بهترین فیلمهای مستقلی که در سالهای اخیر دیدهام تا به امروز اکران نشدهاند.) اما اقتصاد سرویسهای استریم چالشهای خاص خود را دارد. با اکرانهای سینما، تماشاگران هزینه بلیت را پرداخت نمیکنند مگر اینکه بخواهند فیلمی را ببینند.
اشتراکهای پخش جریانی، در واقع به منزله پیشپرداخت برای فیلمها قبل از در دسترس بودن است، به این معنی که پلتفرمها انگیزهای برای ارائه چیزهای آشنا دارند - چه فیلمهای ستارهدار و ژانر با فرمت محدود یا فیلمهای مؤلفان با نام تجاری، که به راحتی میتوانند جلب علاقه و گسترش گسترده بین سودآورترین فیلمها و اصیلترین فیلمسازان این خطر را به همراه دارد که کارگردانها را تحت فشار قرار دهد تا از الیده های اصلی خود کوتاه بیایند یا آن ها سرکوب کنند، یا آنها را در قالبها، ژانرها یا سیستمهایی که در برابر آنها مقاومت میکنند یا با آنها مقابله میکنند، فیلتر کنند.
خطری بدتر از استودیوها و روش های تولید بیش از حد گران قیمت و بودجه بیش از حد گزاف آنها وجود دارد: هالیوود ضعیفی که سلطه فیلمسازی خود را به تعداد کمتری از سرویس های پخش غول پیکر واگذار می کند. نتفلیکس و آمازون (و تا حدی اپل تیوی پلاس) کارهای قابل احترامی در تولید و انتشار فیلمهای هنری ارزشمند انجام دادهاند، از جمله برخی از آنها که در فهرست من قرار دارند. آنها این کار را انجام میدهند تا بتوانند بهعنوان بازیکن بهجای اخلالگر، با استودیوها و تولیدکنندگان مستقل بزرگ برای هنرمندان و پروژههای معتبر رقابت کنند. اما اگر تماشای تئاتر به کاهش ادامه دهد و برتری استودیوها را به همراه داشته باشد و تهیهکنندگان و توزیعکنندگان مستقل را به پوستههای وابسته تبدیل کند، سرویسهای پخش بزرگ انگیزه کمتری برای تأمین مالی فیلمهایی با هر گونه جاهطلبی هنری مهم خواهند داشت.
اقتصاد هر فیلم مستقل به پیشرفت هنر ارتباطی ندارد. پانتئون کلاسیک هیچ ارتباطی با خزانه صنعت ندارد. با این حال، حرفه فیلمسازان از توانایی آنها برای تضمین دسترسی به منابع مالی جدایی ناپذیر است، و تاریخ سینما گورستانی از پروژه های تحقق نیافته است که باید به عنوان یک داستان هشدار دهنده در برابر هدر دادن استعدادهای ارزشمند عمل کند. فیلمسازان جوانی که خارج از سیستم کار می کنند و با توقعات اندک برای ورود به سینما کار می کنند، آینده سینما هستند، که نوعی هنری است که تا زمانی که آن را به دست نیاورد، نمی داند به چه چیزی نیاز دارد. این هنر از طریق تسخیر نسلی پیشرفت میکند – که تنها زمانی اتفاق میافتد که فیلمها ارزش تصاحب را داشته باشند. بهعنوان یک تماشاگر مشتاق سینما که مراقب خطر سرایت کرونا است، با احتیاط به سالنها میروم، با توجه دقیق به نمایشهایی که در آن تعداد زیادی صندلی خالی در اطرافم وجود دارد. با این حال، هر صندلی خالی، نوید بدی برای آینده فیلمسازی در کل است. سینما بحرانهای مختلف اقتصادی و سیاسی را پشت سر گذاشته است، اما اگر خود فیلمها درسی داشته باشند، تولد دوباره به احتمال زیاد شبیه یک زامبی است که امید است روزی امید است به ققنوس تبدیل شود.
نکته ای در این لیست: برای انتخاب های سال گذشته، زمانی که اکران ها به دلیل شیوع همه گیری کرونا در جریان بود، فیلم هایی را اضافه کردم که برای پخش از طریق جشنواره ها و سریال های ویژه در دسترس بودند. تعدادی از آن فیلمها در سال 2021 اکران رسمی داشتهاند، و من دوباره آنها را برای حفظ (یا بازگرداندن) پایبندی به تقویم سنتی اضافه کردم.
1. “The French Dispatch
کمدی وحشیانه و در عین حال به شدت جدی وس اندرسون، اقتباسی از داستان ها و شخصیت های دوران کلاسیک نیویورک، موجی از پیچیدگی دراماتیک و فانتزی ، قدرت فلسفی، و پویایی فیزیکی را به راه می اندازد. این یک فیلم خارق العاده از زندگی ارتباط ذهن و بدن، تاریخ در زمان حال است.

2. “Licorice Pizza
آنچه پل توماس اندرسون بهعنوان داستانی عاشقانه برای یک بازیگر نوجوان تعریف میکند و سفری پر ماجرا برای خودیابی برای یک رویاپرداز بیستساله، که در دره سن فرناندو اوایل دهه هفتاد اتفاق میافتد، به طرز شگفتانگیز و شادی میچرخد. به نسخه خود از "روزی روزگاری . . . در هالیوود» - و در این میان بسیار برتر است، به دلیل دامنه وسیع لطافت، شک، شوخ طبعی و بینش او.

3. “Zola
درام ضدحال جانیزا براوو درباره سفر جاده ای بی پروای دو رقصنده جوان به فلوریدا . برای تفریح و کسب درآمد است– در حالی که به طرز وحشتناکی، خشونت آمیز و پوچ از ریل خارج می شود، بر اساس یک موضوع توییتری واقعی توسط شخصیت براوو است. کارگردانی فوقالعاده تخیلی و تلطیفشده، حیرت گذشتهنگر زن را در زنده ماندن از آن معرکه منعکس میکند.

4. “I Was a Simple Man
دومین فیلم کریستوفر ماکوتو یوگی یکی از فیلم های عالی درباره مرگ است. این درام یک مرد سالخورده ژاپنی الاصل در روستایی اوآهو است که در حالی که بیماری لاعلاجی دارد، با روح همسر مرحومش ملاقات می کند. حضور روح همسر که طیفی او تاریخ پرآشوب جزیره و درگیریهای خانوادگی او را تداعی میکند - و یوگی با همان جسارت غنایی از امر متافیزیکی و عملی دنیای این فیلم را به تصویر می کشد.

5. “In the Same Breath
نانفو وانگ در ترکیبی شگفتانگیز از روزنامهنگاری مستند شخصی و تحقیقی، اولین روزهای همهگیری کووید را در زادگاهش چین (جایی که به طور اتفاقی در حالی که شیوع ویروس سانسور میشد به ملاقات بستگانش میرفت) و مدیریت نادرست سیاسی مشابه بحران را بازسازی میکند. ، و به زودی پس از آن، در ایالات متحده تکرار ماجرا.

6. “C’mon C’mon
صداها در ملودرام خانوادگی پرتلاطم و لطیف مایک میلز و قطعه خاطره ای که در آن یک تهیه کننده رادیویی و برادرزاده جوانش در میان سفرهای کاری و مصاحبه های ضبط شده، بحران ها و آشتی های خانوادگی با هم پیوند می خورند، عمل پیچیده و زمان بری را انجام می دهند. این یکی از بهترین اجراهای اخیر توسط یک بازیگر کودک است.

7. “Passing
ربکا هال در اولین کارگردانی خود، رمان هویت نژادی نلا لارسن که در سال 1929 نوشته شده است را با استعداد و دقت ادبی متمایز اقتباس میکند که هنرمندان متفکر و در عین حال پرشور ستارگانش، تسا تامپسون و روث نگا را به تصویر میکشد و دورههای هارلم را تداعی میکند.

8. “Pebbles
نامزد هند برای بهترین فیلم بلند بین المللی در اسکار اولین فیلم بلند پی اس وینوتراج است که در یک روستای دورافتاده تامیل نادو اتفاق می افتد، جایی که مردی پر از خشم از پسر خردسال خود به عنوان رابطی استفاده می کند تا همسرش را که خانواده را ترک کرده مجبور به بازگشت کند. Vinothraj سفر آنها را با جزئیات دقیق فیلمبرداری می کند و اشکال حیله گرانه و جسورانه مقاومت زنان و کودکان در برابر خشونت مردسالارانه را به نمایش می گذارد.

9. “Petite Maman
این فانتزی با مفهوم بالا و نفس گیر، به نویسندگی و کارگردانی سلین سیاما - که در آن یک دختر هشت ساله که در خانه مادربزرگ مرحومش می ماند، دوست جدیدی در جنگل های نزدیک پیدا می کند که معلوم می شود در کودکی مادرش بوده است- این یک داستان بزرگ تخیلی و مشاهده شده از صمیمیت زنانه و رازهای خانوادگی است.

10. “Procession
افشای پشت صحنه روند ساخت فیلم - و ماهیت نویسندگی سینمایی - طنین تاریخی در فیلم مشترک رابرت گرین پیوند پیدا می کند، که در آن او با شش مرد که در کودکی توسط روحانیون کاتولیک مورد آزار جنسی قرار گرفته بودند، همکاری می کند. تا درباره تجربیات آنها فیلم های کوتاه و دراماتیک بسازند.

11. “The Woman Who Ran
کارگردان پرکار کره جنوبی، هونگ سانگ سو، همکار قدیمی خود (و شریک زندگی) کیم مین هی را در ملودرام بی سر و صدا از زنی که به دیدار دوستان قدیمی می رود و داستان های صمیمی ناامیدی عاشقانه و حرفه ای آنها را کشف می کند، نمایش می دهد. - همراه با داستان های گذشته پر دردسر خودش.

12. “The Disciple
اجرای موزیکال به ندرت به اندازه درام چایتانیا تامهانعه در مورد ارادت یک نوازنده جوان به استاد ارجمند هنر و تحمل شکننده یک سنت بزرگ فیلمبرداری و ساخته شده است.

15. “The American Sector
کورتنی استفنز و پاچو ولز از یک پیشفرض ساده و به ظاهر ساختگی - تلاش برای فیلمبرداری از دهها تخته سنگ دیوار برلین که در ایالات متحده به نمایش گذاشته شدهاند - مستندی گسترده از برخوردهای تصادفی تهیه میکنند که تاریخ سیاسی و اسطورهشناسی آمریکا را روشن میکند.

16. “All Light, Everywhere
تئو آنتونی، مستندساز، با آمیزهای از سینمای شخصی، روزنامهنگاری تحقیقی و تحقیقات افشاگرانه، سیاست دوربینهای پلیسی و نظارت چشم در آسمان را به تاریخ پنهان فیلمها، عکاسی و تعصبات نژادی مرتبط میکند.

17. “A Cop Movie
این مجموعه مستند و تخیلی غافلگیرکننده و مبتکرانه به کارگردانی آلونسو رویزپالاسیوس، زندگی خصوصی و حرفهای دو افسر پلیس مکزیکوسیتی را دنبال میکند و فساد سیستمی را آشکار میکند که روابط آنها با همکاران، برخورد آنها با شهروندان و شرایط عمومی را نشان می دهد.

18. “Swimming Out Till the Sea Turns Blue
مصاحبههای کاوشگرانه جیا ژانگکه با و در مورد نویسندگان چینی از قبل از انقلاب تا امروز، ارتباط بین شرایط سیاسی و شیوههای خلاقانه را آشکار میکند، علاوه بر راههایی که هنرمندان بهطور طعنهای در تقابل با قدرتهای سانسور کننده مانور میدهند تا آثارشان منتشر و حفظ شوند.

19. “Listening to Kenny G
پرفروشترین هنرمند نوازنده در تمام دوران، سخاوتمندانه و با خوشخلقی پایش به روی مستندساز پنی لین باز میشود، که این مناسبت را به کاوشی به شدت کنایهآمیز از جامعهشناسی و فلسفه ذوق موسیقی وی تبدیل میکند.

20. “Drive My Car
تولید «عمو وانیا» در هیروشیما توسط کارگردانی طلاق گرفته از همسرش، موج گسترده ای از اعترافات را در یک درام، توسط ریوسکه هاماگوچی، به وجود می آورد، که – همانطور که از عنوان پیداست – بر خودرو به عنوان یک فضای اجتماعی صمیمی و ابزار هنری تمرکز می کند.

21. “The Card Counter
یک کهنه سرباز جنگ عراق با خاطرات عذاب آور خود از ابوغریب سر میز پوکر بازگو می کند - و در گردابی از خشونت در خانه گرفتار می شود - در درام خشمگین و گناه آلود آخرالزمانی و صمیمی پل شریدر.

22. “Uppercase Print
در این تلفیقی از مستند و درام، توسط کارگردان رادو جود، تحقیقات نسبت به حرکت ظالمانه سیستم استبدادی ظالمانهچائوشسکو بر علیه یک دانش آموز دبیرستانی در رومانی، در سال 1981، برای یک گرافیتی ضد استبدادی را نشان می دهد.موضوع یک برش صحنه ای با مجموعه ای از آرشیوهای حیرت انگیز و گسترده است. كليپ هاي تلويزيوني كه به طرز شگفت آوري به زیبایی نمايش خشونت ديكتاتوري كمونيستي را نشان مي دهد.

23. “Little Girl
مستند سباستین لیفشیتز پرتره خارقالعادهای از یک دختر تراجنسیتی است که در اوایل کودکی از نارسایی جنسیتی خود آگاه شد و در شهر کوچک فرانسوی خود با خصومت و طرد شدن مواجه شد.

24. “Cry Macho
در درام غمانگیز و دروننگر کلینت ایستوود، یک رودئو سوار بازنشسته و مسن به مکزیک میرود تا پسر جوان دوستش و شخصیت اصلی را نجات دهد - که در یک چرخش بسیار طنز آمیز، اتفاقاً خروس حیوان خانگی پسر است.

25. “Exterminate All the Brutes
فیلم چهار قسمتی قدرتمند و مضطرب رائول پک یک سخنرانی مصور مجازی درباره تاریخ گسترده برتری سفیدپوستان است که از جنگهای صلیبی و تسخیر نسلکشی اروپا بر دنیای جدید تا عمل بردهداری در ایالات متحده و هولوکاست میرسد. و نژادپرستی نهادینه شده امروزی را نیز بررسی می کند.

26. “Paris Calligrammes
اولریکه اوتینگر، کارگردان آلمانی، یکی از اصیلترین استایلیستهای سینما، خودنگارهای از روزهایش در پاریس در دهه ۱۹۶۰ ارائه میکند که همچنین خاطرهای غنی تاریخی از هنرمندان و نویسندگان بزرگتری است که الهامبخش ذهن خلاق او بودند.

27. “The Year of the Everlasting Storm
دو قسمت از هفت قسمت این فیلم گلچین درباره همهگیری کووید، شاهکارهای مینیاتوری هستند: داستانی کمدی گرم و در عین حال صریح مرگبار، از خانه کارگردان ایرانی جعفر پناهی که مادرشوهرش پس از ماهها به دیدار خانواده میرود. جدایی اجباری؛ و درام دیوید لوری کارگردان آمریکایی از ارتباط یک زن تنها با غم و اندوه نسل های گذشته از طریق نامه های آرشیوی و وظیفه ای که آنها تحمیل می کنند است.

28. “You Will Die at Twenty
اولین فیلم امجد ابوالعله کارگردان سودانی، داستانی نمادین و تند درباره جوانی است که زیر بار نفرینی که او را منحوس می کند قرار گرفته ، تربیت مذهبی سفت و سخت و فرضیات فرهنگی و سیاسی حریم شخصی او را به چالش می کشد.

29. “France
برونو دومونت که از زمان پخش فیلم "لیل کوئینکوین" در سال 2014 در یک کارگردانی پر هیاهو درگیر بوده است، اکنون توجه خود را به یک کمدی پر سر و صدا در مورد شهرت اینترنتی و بدنامی یک روزنامه نگار تلویزیونی معطوف می کند که او با تحریفات عمومی روبرو می شود. توهمات خصوصی رسانه های جمعی.

30. “Titane
فانتزی ترسناک بدن جولیا دوکورنو، درباره زنی فرانسوی با صفحه تیتانیومی در جمجمهاش که پس از رابطه جنسی با کادیلاک باردار میشود، یک فیلم هیجانانگیز قاتل سریالی و یک جستوجوی ملودراماتیک برای خانواده و هویت است.

31. “Test Pattern
اولین فیلم شاتارا میشل فورد، نمایش سفر ادیسه وار زنی از بیمارستانی به بیمارستان دیگر پس از تجاوز جنسی، بیعدالتیهای زنستیزانه سیستمهای پزشکی و حقوقی را آشکار میکند.

32. “No Ordinary Man
در دیدگاه همدلانه و پرسشگرانه کارگردانان آیسلینگ چین یی و چیس جونت، فیلم آنها درباره موسیقیدان تراجنسیتی بیلی تیپتون نیز تحلیلی گسترده از پیامدهای ساخت فیلم است.

33. “Isabella
درام تئاتر اجتماعی ماتیاس پینیرو، کارگردان آرژانتینی، هنر و زندگی، و خاطره را در داستان یک بازیگر زن باردار که مبارزات حرفهای و درگیریهای خانوادگی با اثرش در تولد فرزندش در هم میآمیزند.

34. “There Is No Evil
درام لجام گسیخته و تلخ محمد رسول اف کارگردان از چهار قسمت تشکیل شده است. اپیزودهایی درباره اجرای مجازات اعدام در ایران و نفوذ وحشتناک فرهنگ انتقام در سراسر جامعه ایران.

35. “Wojnarowicz
آرشیو وسیع ضبطهای صوتی و تصاویر هنرمند فقید دیوید ویناروویچ، زمینهای را برای پرتره مستند دلخراش، هیجانانگیز و غم انگیز کریس مک کیم فراهم میکند که همچنین فعالیت سیاسی و هنری او را به نمایندگی از act up و مقاومت او در برابر آزار و اذیت دولتی که با آن روبرو بود را نشان میدهد.

منبع: www.newyorker.com